سفرنامه آب بر - مزکده (قسمت سوم)

به گزارش مجله نایس پاتوق، بهترین زمان برای گذر از کوهپایه های جنوبی به شمالی البرز اواخر فصل بهار اواسط خرداد ماه است. در این روزهای فصل بهار که دیگر خبری از سوز و سرمای ماه های قبل نیست و هنوز گرمای داغ تابستان خودنمایی نکرده است، دشت ها همچنان پر گل و طبیعت زیباتر و مهربان تر از هر زمانی است. در این هنگامه که چوپانان با گله هاشان به مناطق معتدل ییلاقی کوچ می نمایند.

سفرنامه آب بر - مزکده (قسمت سوم)

برای دیدن زیباترین جزیره اندونزی با تور بالی پاییز 99 همراه شوید و شگفتی های جزیره آتشفشانی بالی را از نزدیک شاهد باشد.

قدیم تر ها اما نه خیلی زمان های دور برنامه هایی از این دست را فشرد تر می چیدیم. با برنامه ریزی دقیق و زمان از پیش مشخص شده برای کما بیش تمامی امور. مثلا فلان ساعت حرکت بعد این مدت استراحت و سر آن زمان ناهار... حالا ولی اوضاع کم و بیش فرق می نماید. دیگر آن قدرها تحت تاثیر قوانین و ضوابط کوهنوردی حرفه ای نیستیم. البته ناگفته نماند که جهت تا جهت و گروه تا گروه فرق می نماید. قله ها یا جهت های سخت با کمی غفلت شوخی های مرگباری می نمایند. باری این جهت اما جا دارد که از کوهپیمایی 2 روزه طاقت فرسا به گل گشتی 5 روزه تبدیل گردد. البته اگر مشغله شهر مجالی بگذارد. دشتی به این دلبازی و طبیعتی با این آغوش باز مهمان نوازتر از این حرف هاست که ما آسمان جل را به رفتن وا دارد. پس دو روز بیشتر مهمانش می مانیم. این حرف بیشتر شبیه خرافه می ماند و هیچ سند و مدرکی پشتوانه اش نیست، اما امتحانش ضرری ندارد: اگر به طبیعت عشق بورزید او نیز با شما همین خواهدکرد. آفتاب سوزانی که در روزهای پیش بخش های برهنه بدن را سخت می نواخت حالا جایش را به پاره ابرهایی داده که نه از نور و زیبایی های آن می کاهند نه آنقدر کم تراکم اند که آفتابش کماکان بسوزاند. چیزی که دیروز آرزویش را داشتیم حالا درونش هستیم. هوایی مطبوع و خنک با مه ای که گاه می پوشاند و گاه نمایان می نماید دور و نزدیک را. انتظار چیز بیشتری را نداشتیم. پا برهنه دویدن روی تپه های تا بی نهایت چمن، فوتبال بی دروازه و بی قانون، پرتاب فریزبی تا انتهای زور بازو و دراز کشیدن بی دقدقه در هنگام خستگی. برخی از دوستان هم که هوای سنگ نوردی داشتند به قدر کافی جهت های مناسب داشتند که از تنوع جهت قانع کردن شوند. این زمانهای بی قید و بند که آدم از هفت دولت آزاد است اینقدر در لحظه می گذرد که کمتر در خاطره می ماند. کمتر قابل تعریف است و بیشتر قابل تجربه. صرفا برای اینکه دچار رخوت یک جا نشینی نشویم و نه بخاطر اینکه کاری نموده باشیم دو سه نفری به سمت یک قله کوتاه یا شاید دقیقتر بگوییم تپه ای بلند حرکت کردیم که مشرف به دشت بود. آدم ذاتا موجود کنج کاوی است. شاید همین کنجکاوی بود که ما را تا آن بالا کشید که ببینیم از آنجا کجا را چطور می گردد دید. در این مواقع آدم هیچ وقت اطمینان ندارد که اگر فلان جا می ماندم بیشتر خوش می گذشت یا حالا که اینجا آمدم بهتر است. به هر صورت اینبار که از راضی نماینده چند مرحله آنور تر بود. دریایی از ابر در زیر پا که ثانیه به ثانیه چهره عوض می کردند. دشتها و جنگلهایی که لحظه ای بخشی از آن لحظه ای بعد کلش و نا گهان هیچ چیزش دیگر دیده نمی شد. به این مجموعه جادویی، غول آخر طبیعت که همانا رنگین کمانی کامل، گسترده از این سر آسمان تا آن سرش را هم اضافه کنید. جیغ و فریاد اصل مطلب را ادا نمی کرد پس برای مدتی در سکوت خیره شدیم و چند صباحی هم با چشم بسته به باقی حس هایمان اجازه تجربه فضایی چنین را دادیم. حالا دیگر نزدیک غروب بود و بد نبود به فکر شام باشیم. با پیشنهاد یکی از دوستان، خرده چوبهایی که اصلا در حد و اندازه های آتش به نظر نمی آمدند را جمع کردیم و با دقت در سوزاندنشان به اندازه کباب کردن چند بادنجان و دو کتری دمنوش آتشی را روشن نگاه داشتیم. شب هنگام بعد از صرف غذا ساعاتی به ساز و آواز گذشت. خوب طبیعتا پیانوی رویالی در کار نبود اما همان ساز دهنی و سازهای کوبه ای کوچک و زنبورک و ابزاری از این دست آدم را واقعا از اسپیکر های پرتابل و موسیقی های تکراری شهری بی احتیاج می نماید. حد اقل نوایی که به گوش می رسد مطابق با فضای همنیجاست نه می نالد نه الکی خوش است. چیزی جدا از محیط نیست. صدایی که جدا از پیشرفت سازها یش ماهیتا تفاوت چندانی با نواهای اجداد بدویمان نباید داشته باشد. در نهایت خواب فرا می رسد. خوابی که ظاهرا شرایط سخت تری از اتاق مجهزمان دارد اما کیفت ان بیشتر به خواب بچه هایی می ماند که در آغوش والدینشان به خواب می فرایند. تهیه شده توسط تیم خبرنگاران

منبع: کجارو
انتشار: 19 بهمن 1398 بروزرسانی: 18 مهر 1399 گردآورنده: nicepatogh.ir شناسه مطلب: 671

به "سفرنامه آب بر - مزکده (قسمت سوم)" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "سفرنامه آب بر - مزکده (قسمت سوم)"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید